مسافر غروب

دگر به نام عاشقی مرا صدا نمی کنی
از این خزان تا ابد مرا رها نمی کنی

 نگاه بی پنـاه و اشـکهای سـاده مـرا
 میان وسعت نگاه خویش جا نمی کنی

چرا به خواب دستهای من سری نمی زنی
سـفر به شـهر بی مسافـرم چـرا نـمی کـنی

 بهار رفـت و تو نیامـدی به بـاغ خـاطـرم
 به وعده ای که داده ای چرا وفا نمی کنی

دوباره قد کشیده ای میان شعرهای من
در اوج بی خیالی ام مرا رها نمی کنی

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:01 ب.ظ http://patogh.blogsky.com

نازی جمعه 1 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:14 ب.ظ http://nazgolak16.persianblog.com

inja ham kheili ghashange ama neveshtan sakhte,,,mamnunam ke be manam sar zadi delet shado labety khandun...Nazi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد